چترخیس رها
یک نبودنمو ببخشید این روزا سرم خیلی شلوغه .
دیوار...
دو
سه
چهار
چقدر دیوار هست اینجا...
بیزارم از این دیوارها از این همه فاصله...از این همه خط های عمودی و افقی که در حجم ِ خود محبوسم کرده اند.
کاش همه ی این خط ها موازی بودند...
موازی بودند تا حجمی بوجود نمی آمد.
تا حبس نمیشدم، تا فریادم نمی شکست در هوای خفه ی این خطوط پی در پی و شکسته....
همان حوالی نوشت:پرم از صدا...لبریزم از حرفهایی که نمی دانم کجا و به چه بهانه ای فریادش کنم...
یک سری اتفاقات توی دنیای واقعی دست به دست هم داده که دیگه وقتی برای این دنیای مجازی باقی نمیذاره.
محتاج دعای همتون هستم.
نوشته شده در یکشنبه 90/2/4ساعت
8:49 عصر توسط رهارستگار نظرات ( ) | |
:قالبساز: :بهاربیست: |