چترخیس رها
چندروز پیش حاج علیرضا پناهیان-که خیلی قبولش دارم- یه روضه ای میخوند که خیلی جیگرمو کباب کرد. ساعت ها روی مخشون کار میکنن اول از حسین و انتظار برای منتقم خون حسین حرف میزنن اما آخر حرفاشون میرسه به جایی که قلم شرم داره از نوشتنش...
روضه اش این بود:
امام حسین (ع)اون لحظه های آخر نگاهش سمت خیمه ها بود!نگرانیش برا خیمه هابود! حمله به خیمه ها براش هزار بار بدتر از مرگ بود .
برا همین دلش میخواست شمر هرچه زودتر کارشو تموم کنه تا نبینه غارت خیمه هارو!
تانبینه چطور معجر برمیدارن از سر دختراش!
از سر خواهرش!
به زینب(سلام الله علیها)سفارش کرده بود که گره معجراتونو محکم کنید اینا حیا ندارن ولی...
حاجی اینارو میگفت و من بجای اینکه تو کربلا لشگر شمرو تصور کنم یه عده آدم تو ایران اومد جلوی چشمم!
لشگرآدمایی که تا دلت بخواد به ظاهر برا حسین گریه میکنن...حرفای قشنگ میزنن از حسین...اما تو دلشون خدا خدا میکنن حسین از اسب بیفته روی زمین و حمله ببرن سمت خیمه هاش!
روی حرفم با اوناییه که با متد جدید دلبری، دل میبرن از دخترای ساده و صاف شیعه!
لشگری که خواسته یا ناخواسته شده ابزاری برای هرچه زودتر رسیدن دشمنان شیعه به اهدافشون...
چه اهدافی؟ اینکه هیچ دختر پاکدامن شیعه باقی نمونه روی زمین! اینکه دختر ساده دل شیعه با حس گناه زندگی کنه و ناامید باشه از اینکه بتونه یه یار برا امام زمان تربیت کنه!
آهای آقایی که دم از حسین میزنی ! حیا کن!
غارت نکن این خیمه هارو...
نگاه نکن این خیمه ها عباس نداره یه وقت میبینی یه زینبی پیدا میشه و رسوای دو عالمت میکنه و طبل رسواییتو همه جا میزنه و افشات میکنه! بترس از اون روز!
آهای دختر شیعه! دختر محجبه و پاکدامن من !
گره معجردلتو محکم کن!
این قوم حیا ندارن!
:قالبساز: :بهاربیست: |