چترخیس رها
گلایل... تو گفته بودی که دلت به من تمایل دارد نگفته بودی که سرت شلوغ میشود،دلت نشان به آن نشان که در دفتر تار ِ عشقمان پ.ن: یکم مهر نرسیده اما دلم میخواست پیش از شروع رسمی وبلاگم یکی دیگه از دلنوشته هامو براتون بنویسم.خیلی به مفهومش دقت نکنید چون خیلی مهم نیست!!!
پ.ن:راستش منتظر یه بهانه بودم تا برگردم و این وبلاگو دوباره راه بندازم و دیدم چه بهانه ای بهتر از روز تولدم!
که نیست عشق تو هوس، قصد تکامل دارد
وحرف های گفته ات چنین تقابل دارد
نوشته های آخرت بوی گلایُل دارد!
حیرت انگیز نیست؟!
پایان ِ نام ِ من ، آغاز ِ نام ِ توست!
نام من از خاطرت محو میشود...کسی دیگر با نامی بهتر و لحنی شیرین تر نامت را از بر میکند!
من تمام میشوم و تو شروع دوباره ات را جشن میگیری!
یکم مهر -روز تولدم -رسما َ برمیگردم .اینو به خیلیا قول داده بودم یه قول ِ مردونه...
خیلی مردونه تر از قول ها ی مردونه ی خیلی از مردها...
:قالبساز: :بهاربیست: |