سفارش تبلیغ
صبا ویژن


چترخیس رها

چند روز پیش ،صبح،هوا خیلی سرد بود. اصلا نمیتونستم از رختخوابم بیرون بیام و برم دانشگاه.هی مادرم صدام میکرد و من هی خودمو میزدم به خواب!
میگفتم مگه زوره نمیخوام امروز برم سرده هوا!
تا اینکه دوستم اومد دنبالم و بالاخره با کلی غرولند پاشدم و راه افتادم.
منگ خواب بودم تا جلوی در دانشگاه. هوا هم که بس ناجوانمردانه سرد بود!
اما چی شد که یهو خواب از سرم پرید؟
یه دختری رو دیدم که معلول بود و خیلی سخت راه میرفت.میخواست بره سر کلاس.
بالای پله ها ایستاده بود و نمیتونست بره پایین.
بهم گفت :خانوم میشه دستمو بگیرید منو هم ببرید پایین؟
تودلم گفتم :خدایا چسبید! مرسی بخاطر پس گردنیت!

نمیدونم اون روز من دست اونو گرفتم و از پله ها بردم پایین یا اون دست منو گرفت!؟

پ.ن:ببخشید سرم شلوغه و فرصت آپ کردن ندارم دعاکنید کمی وقتم باز بشه

البته فقط کمی باز بشه !


نوشته شده در یکشنبه 90/8/22ساعت 11:43 صبح توسط رهارستگار نظرات ( ) | |

 کارگر خسته ای سکه ای از جلیقه ی کهنه اش در آورد تا صدقه دهد،ناگهان جمله ای روی صندوق دید و منصرف شد...

"صدقه عمر را زیاد میکند!"


نوشته شده در چهارشنبه 90/7/20ساعت 7:25 عصر توسط رهارستگار نظرات ( ) | |

گشتم همه جا بر در و دیوار حریمت
جایی ننوشته : گنه کار نیاید!


همین ماه رمضونی که گذشت ده روز مهمون امام رضا بودم!
با اینکه گنهکار بودم ،روسیاه بودم جوری دعوتم کرد که هنوزم مات و متحیرم!
خیلی مهربونه ...خیلی!
کاش یه بار دیگه خیلی زود راهم بده برم پابوسش...
دلم داره پرپر میزنه برا حرمش...


نوشته شده در شنبه 90/7/16ساعت 9:2 عصر توسط رهارستگار نظرات ( ) | |


سلام میلاد کریمه ی اهل بیت مبارک!
تو این روز ،اینجا یعنی قم  یه حال و هوای دیگه داره!
جاتون خالی...
این روز رو به همه ی دخترای گل گلاب  تبریک میگم!
به باباهای شاخ شمشاد هم تبریک میگم!!!
چرا به باباها تبریک میگم؟
 آخه میدونید چیه به نظر من اصلا دختر بدون پدر معنی نداره یعنی هر جا حرف از دختر میشه آدم ناخودآگاه یاد کلمه ی بابا می افته
مگه نه؟
یه نصیحت دخترانه: باباییای مهربون قدر دختراتونو بدونید!
دخترای نازنین قدر باباهاتونو خیلی خیلی بیشتربدونید!!!
توی روز دختر بهترین هدیه ای که میشه از باباها  گرفت یه دل سیر بوسه است...
یه آرزوی دخترانه: هدیه هاتون همیشه برقرار...

پ.ن:دلم عجیب گرفته ، هوای باریدن داره...انقدر که نه جاتون خالی نه یادتون بخیر!


نوشته شده در پنج شنبه 90/7/7ساعت 11:31 صبح توسط رهارستگار نظرات ( ) | |

دیروز رفته بودیم اداره ی پست.برای گرفتن تاییدیه ! آخه دوستم دانشگاه قبول شده!
بیشتر از دو ساعت معطل شدیم(با این همه پیشرفت و تکنولوژی )
اذان داد و دوستم که توی صف ایستاده بود مدارکشو گذاشت و رفت که نماز بخونه .منم رفتم (تف به ریا)!
از نگهبان جلوی در پرسیدیم :ببخشیدآقا نمازخونه کجاست؟
گفت :میخواید چیکار؟خواستم بگم نمازخونه رو چیکارمیکنن! میخواییم بخوریمش دیگه...نگفتم.
دوستم گفت: میخواییم نماز بخونیم.
گفت: هنوز اذان نداده.
دوستم یه نگاه به ساعتش کرد و گفت:اذان گفته ساعت دوازده و بیست دقیقه است.
 گفت:آخه نمازخونه بسته است!
گفتم: خب بازش کنید.
گفت :الان با این شلوغی هیشکی نماز نمیخونه.
میخواستم بگم هیشکی یعنی کی؟خودتو زدی به کوری یا واقعا کوری!ما اینجا چغندریم!بازم هیچی نگفتم .
دوستم گفت: ما که میخواییم بخونیم.
گفت:شما میخوایید نماز بخونید؟یعنی من از اینجا تا ته حیاط برم درنمازخونه رو بازکنم که شما نماز بخونید؟
زیرلب گفتم واقعا چه توقع زیادی ما ازش داریم چقدر حیاط اینجا بزرگه بیچاره چطور میخواد بره درو بازکنه...
حالا نماز خونه کجاست؟ سه چهار متر اون طرفتر!!!دیگه طاقتم طاق شد!
گفتم:آقا مملکت اسلامیه مثلا! اونم توی شهر قم!بیا برو درو باز کن نمازمونو بخونیم.
دوستم گفت:آقا خدا خیرت بده بیا برو درو بازکن.
آقاهه با کلی ناز و ادا تشریف بردن درو باز کردن وموقع رفتن فرمودن: ده دقیقه دیگه میام درو میبندم زود بخونید!
 
پ.ن1:...ولش کن هیچی نگم بهتره!

پ.ن2:نمیتونم نگم...میگم :آخه مثلا اینجا ایرانه مثلا حکومت اسلامیه .حکمت ساختن این همه نمازخونه تو این اداره ها چیه؟ !نمازخونه میسازن که فقط کلاس بذارن بگن نقشه ی این بنا اسلامیه!
چرا نمازخونه رو موقع اذان باز نمیکنن؟نمیرم و این آقای قرائتی رو ببینم کاش!


نوشته شده در دوشنبه 90/7/4ساعت 4:17 عصر توسط رهارستگار نظرات ( ) | |

<      1   2   3   4   5   >>   >

:قالبساز: :بهاربیست:

 فال حافظ - فروشگاه اینترنتی - قالب وبلاگ